راهکار هایی که برای تقویت بنیان اقتصادی خانواده ارائه می شود در همه زمینه ها وجود دارد به این نوع راهکارها که اقتصاد خانواده را نشان رفته اند بسیار می بایست توجه شود.

گفتار نخست در این رابطه مربوط به موضوعات مربوط به مدیریت خطرات از پیش تعیین نشده است که امکان دارد بتوانند در روند مالی زندگی تأثیرگذار باشند. این خطرات، با استفاده از پوشش های بیمه عمر و تشکیل سرمایه سامان پیش بینی می شوند. به این صورت که با بخش سرمایه گذاری که در آن وجود دارد پدر خانواده می تواند بداند که اگر خدای نکرده اتفاقی برای خودش یا برای همسر و فرزندش بیافتد این شرکت بیمه سامان است که می تواند روی آن حساب کند که این کار را برایش انجام دهد که آینده مالی ایشان را تضمین کند.

در همین زمینه بانک سامان هم کارهای جالبی انجام داده است و حساب های بانکی فوق العاده خوبی پیشنهاد می دهد که واقعاً در بین بانک های موجود در ایران خود را سرآمد کرده است. همین تمایز در خدمات بانک سامان است که به آدم ها حس دوست داشته شدن می دهد و البته بانک ها همگی زیرمجموعه بانک مرکزی جمهوری اسلامی فعالیت می کنند که باید بدانیم که بانک هایی که توسط این نهاد تأیید شده اند بهتر از سایر بانک ها و موسسات مالی و اعتباری از اطمینان خاطر برخوردارند و به همین منظور به شرکت های زیرمجموعه خودشان کمک می کنند که سرپا باشند و بتوانند از رقبا پیشی بگیرند. از کنار این راهکار ها به راحتی نمی توان گذشت.

خلاصه مطلب اینکه خطرات بسیاری برای خانواده ها وجود دارد که در کنار همه اینها باید بدانیم که این خطرات را چه شرکتی تحت پوشش قرار می دهد و از آن مهم تر اینکه چطور می توانیم با آن شرکت ارتباط درست برقرار کنیم. این برقراری ارتباط باید به سهولت انجام گیرد. چرا که خیلی از راههای ارتباطی که اکنون خدمات دهنده ها به ما ارائه می دهند اصلا مناسب نیستند و کارهای ما را عقب می اندازند. من پیشنهاد می کنم که پاسخگوی شبانه روزی بیمه را برای خدمات انتخاب کنید.

همچنین از شما به خاطر اینکه به خدمات ارائه شده در بیمه عمر سامان رضایت دارید سپاسگزارم. همین که شما مشتریان از خدمات ما رضایت داشته باشید به ما آرامش می دهد و کمک می کند که ما هم کسب و کار خودمان را با اطمینان و انگیزه و اراده ای وصف ناپذیر پیش ببریم. البته ما هم همیشه سعی می کنیم با خدمات بهتر و رویکردی در جهت مشتری مداری به شما خدمت کنیم. در صورتی که از ما راضی هستید، با دنبال کردن مطالب ما در این وبلاگ و ارائه نظرات ارزشمند خودتان کمک کنید که ما هم بدانیم که در ذهن شما در مورد خدمات گروه مالی سامان چه می گذرد.

در انتهای مطلب از شما تشکر می کنم که با حوصله به خواندن مقالات ما مشغول هستید.


بیمه گر

 

شرایط اقتصادی سخت و بیمه عمر


می دانیم که شرایط اقتصادی الان خیلی سخت شده. مردم برای مایحتاج روزمره خودشان هم در حال حاضر دچار مشکل هستند چرا که هر روز با افزایش تورم، قدرت مردم کاهش می یابد. این کاهش قدرت باعث می شود که خیلی ها به فکر فقط اقلام ضروری باشند و از خیلی از کارهایی که قبلاً انجام می دهند دست بکشند. دیگر کمتر تفریح کنند یا کالاهای لوکس اری کنند.

به اشتباه در میان جامعه ما اینطور جا افتاده که اول باید هزینه کنی و بعد از اینکه هزینه ها تمام شد، باقیمانده پول خودت را پس انداز می کنی. این مورد صد در صد اشتباه است، چرا که اولاً با توجه به زرق و برق کالاهای امروزی، هزینه کرد تمامی ندارد و هیچ وقت از کردن غافل نخواهید شد. ثانیاً بسیاری از صاحب نظران معتقدند که پس انداز حتی از اقلام ضروری هم واجب تر است. بنابراین اول باید سهم پولی را که باید پس انداز کنی، جدا می کنی و بعد به فکر کردن حتی اقلام ضروری می افتی. با این کار میشه امیدوار بود که حتی در شرایط تورمی، بتوانی قدرت خود را در آینده حفظ کنی.

ضمن اینکه خیلی از هایی که در آینده میخواهیم انجام دهیم و های بزرگی هستند، نیاز به پس انداز از همین حالا دارند. به طور مثال برای خودرو یا خانه، یا جهیزیه یا برگزاری مراسم ازدواج برای فرزند، یا پرداخت هزینه تحصیل فرزندتان در خارج از کشور نیاز دارید که از همین الان پس انداز کنید.

خوب حالا یکی از راههای خیلی خوب برای پس انداز کردن، بیمه عمر هست. چرا بیمه عمر نخریم؟

بیمه عمر باعث می شود که بسیاری از نگرانی های ما در آینده که واقعاً برای ما مسئله ساز خواهد بود را از همین الان و با قطره قطره جمع کردن پس اندازهایمان پوشش دهیم.

داشتن بیمه عمر باعث می شود که حتی نگران اتفاقات و بیماری های زندگی هم نباشیم. از کنار بیمه عمر نباید ساده بگذریم. داشتن بیمه عمر باعث می شود که نگران آینده خانوده خود نباشیم.

اما باز هم برخی از افراد تردید دارند. اشکالی ندار، باز هم تردید داشته باشید. اما میخواهم نکته ای را به شما یادآوری کنم. هر چقدر این تردید شما طولانی تر باشد، زمان را از دست می دهید. به طور مثال کافی است که به اولین باری که یک نفر بیمه عمر و تشکیل سرمایه یا بیمه عمر و پس انداز را به شما معرفی کرد فکر کنید. از آن زمان چقدر گذشته؟ شما برای عدم تصمیم گیری در مورد بیمه عمر چقدر زمان را از دست دادید؟ آیا می دانید که بیشترین آیتم تأثیرگذار در بیمه عمر بعد از میزان پرداختی، مدت زمانی است که از بیمه عمر شما گذشته است! بله درست متوجه شدید. با توجه به اینکه اندوخته های بیمه عمر به صورت تصاعدی اضافه می شود، شما هر چقدر که زودتر اقدام به بیمه عمر کرده باشید، سود بیشتر و بزرگتری را نصیب خود کرده اید. و ضمن اینکه با توجه به غربالگری که شرکت های بیمه در زمان صدور بیمه های عمر انجام می دهند، این امکان وجود دارد که در آینده با توجه به بروز مشکل یا بیماری، امکان بیمه عمر را نداشته باشید.

با توجه به اینکه گرفتن مشاوره بیمه عمر رایگان است به شما پیشنهاد می کنم همین امروز در مورد بیمه عمر تحقیق کنید و اگر هنوز تصمیم نگرفته اید، تصمیم خودتان را قطعی کنید. شاید فردا دیر شده باشد.

 

 

 


بیمه گر

 

با خودم گفتم که الان میرم بالا پیش رییس شعبه ازش میخوام سریع بهم نرخ اعلام بشه و با خواسته بیمه گذار هم که پوشش اضافی خواسته بود موافقت کنه . تو این فکرا بودم که در آسانسور باز شد دو تا از همکارای نماینده از آسانسور با صدای خنده خارج شدند ، رو در رو شدیم یکیشون برادر یکی از کارمندای شرکت بود یکی دیگه هم از نماینده هایی بود که با هم شروع به کار کرده بودیم . سلام کردم جواب دادن . گفتم رییس شعبه هست گفتن نه بابا رییس شعبه و معاون شعبه رفتن جلسه .دیدن حالم خیلی بد شده گفتن چی شده ؟ گفتم نرخ میخوام با یک شرایط خاص کارشناسم کار رو قبول نمیکنه در حالیکه شرکتای دیگه این پوشش رو دادن تو پیش نویس به بیمه گذار . گفتن بابا بیخود وقت خودت رو تلف نکن بهت نرخ نمیدن . گفتم چرا آخه ؟ پس من چجوری خرج زندگیم رو بدم . هر چی کار آوردم به یک دلیلی رد شد . دو تایی به هم نگاه کردن یک لبخندی زدن که مثل اینکه حالیت نیست داستان از چه قرار . دیگه نفهمیدم که خداحافظی کردم یا نه . با آسانسور آمدم بالا وارد که شدم مثل همیشه با صدای بلند سلام کردم اما انگار که وارد موزه مادام تزو لندن شدم همه آدمها مثل مجسمه من رو نگاه میکردن بعضی ها هم انگار که اصلا من رو به این بزرگی ندیدن . کارشناسی که با من کار میکرد تو شعبه از دور سرش رو ت داد از فرط خوشحالی که خوب خدا رو شکر یکی اینجا پیدا شد که من رو بشناسه ، تا سرم رو اومدم ت بدم دیدم که نه بابا سیم هدست تلفنش گیر کرده به کلیپس موهاش داره سرش رو میچرخونه سیم رو در بیاره . یک لحظه یاد روز رفتن به مدرسه و کلاس اول دبستانم افتادم که کلی پدر و مادرها اومده بودن اما بچه ها بیشترشون گریه میکردن ، درست مثل همین فضا بود آدمها زیاد بودن اما انگار غریبه بودن با هم . با خودم گفتم حالا یک روز که منم کارهام زیاد بشه دیگه تحویلتون نمی گیرم . رفتم سمت اتاق رییس شعبه ، به مسئول دفتر گفتم ببخشید رییس نیستن ، برگشت به سمت من گفت خیر تشریف ندارن ، امرتون چی هست ؟ گفتم معاون چی ؟ گفت با هم رفتن جلسه . امرتون ؟ گفتم من نرخ خواسته بودم با یک پوشش برای بیمه گذار شرکتی که بهم ندادن خواستم باهاشون صحبت کنم . گفت خوب حالا که نیستن . کارشناستون کیه ؟ برید با ایشون صحبت کنید . گفتم خوب ایشون قبول نمی کنن که آمدم خدمت رییس . گفت خوب هفته بعد بیایید . یک لحظه  رگهای مغزم مسدود شد دوباره باز شد . گفتم هفته بعد ؟ گفت بله رییس میرن ماموریت معاون هم دو روز مرخصی هستن ، پنج شنبه هم آفن انشاله شنبه . گفتم خوب اینجوری که کار از دستم میره . نگاهم کرد . انگار این جمله برایش دو مفهوم همزمان داشت یکی تکراری بود ، دومی درکش برایش سخت بود و غیر مهم .

مثل فیلم هندی با هم چشم تو چشم موندیم . به خودم جنبیدم دیدم پاشد رفت . فهمیدم که اشتباه نکرده بودم واقعا درکی از اینکه کار از دستم میپره نداره . همینجوری  تو حال خودم بودم که صدای رییس و معاون از پشت سرم شنیده شد . وای خدای من چه اتفاق خوبی . برگشتم سلام کردم هر دو تا خوب و محکم جواب دادن بعد هم گفتن چرا کار نمیکنی ؟ از هدف عقبیم باید برسیم . منم دیدم وقت خوبیه گفتم به خدا یک کار خوب دارم فقط یک پوشش میخواد که کارشناس میگه نمیشه ، باید تا ۱۲ پیش نویس رو برسونم دستشون . رییس گفت بیا ببینم چی میخواد ؟ رفتیم داخل اتاق نشستم . توضیح دادم رییس گفت خوب پوشش رو ما اختیاراتش رو نداریم باید از مدیر منطقه بگیریم . گفتم خوب من ۱۰ روز دارم از کارشناس میخوام چرا نفرستاده برای منطقه . گفت صبر کن بگم کارشناس بیاد . کارشناس رو صدا کرد بعد از چند دقیقه کارشناس آمد . گفت درخواست ایشان رو نفرستادی منطقه نرخ بگیری ؟ گفت چرا فرستادم اما جوابی ندادن . گفتم خوب دوباره پیگیری می کردید . گفت خوب من اینجا که بیکار ننشستم فقط کار شما رو انجام بدم . یک لحظه کلماتی که گفت رو با خودم مرور کردم بیکار ، ننشستم ، پیگیری ، کار شما ، چه جالب بود کار من ؟!! مفهوم حرفش این بود کار تو کار تو هست به من چه ربطی داره که پیگیر کار تو باشم . ضمنا تو چرا پیگیری نکردی . از عالم خودم اومدم بیرون ، گفتم نه منم منظورم این نبود که شما بیکارید گفتم ایکاش پیگیر می شدید . رییس شعبه عراق بیمه سامان گفت حالا اشکال نداره . برو الان پیگیری تلفنی کن ببین جواب میدن ؟ رییس گفت خوب برو بهت خبر میدیم . گفتم کجا برم باید تا نیم ساعت دیگه باید عکس پیش نویس رو با تلگرام بفرستم برای رابطم تو شرکت . گفت خوب باشه پس بشین تا جواب بگیره بهت نرخ بدن . منم میرم کاری بود زنگ بزن به من . گفتم مرسی برای دستور مساعد . داشت از در میرفت بیرون به معاون گفت هوای این رو داشته باش زحمتکش و پرتلاش . خوشحال شدم که رییس حواسش بود و کمک کرد . کارشناس تلفنش قطع شد لبخندی زد گفت پوشش رو تایید دادن بیا نرخ رو بهت اعلام کنم . گفتم پیش نویس برام پی دی اف شده میفرستی به ایمیلم لطفا ؟ گفت باشه . صدای ارسال ایمیل رو گوشیم بهم انرژی دوباره داد .خدا رو شکر کردم با خودم گفتم ایول انشاله انجام بشه خرج این ماه خونم جور میشه . فایل رو دانلود کردم فرستادم برای مهندس حسن زاده . بعد بهش زنگ زدم ساعت ۵ دقیقه به ۱۲ بود . گوشی رو برداشت گفت کجایی !! پس نرخ چی شد ؟ گفتم به خدا همین الان دستم رسید مهندس جان . برات فرستادم جبران می کنم . دیگه این شما و این نرخ . خدا از بزرگی کمت نکنه . گفت باشه توکل به خدا . برم پرینت بگیرم بهت خبر میدم نتیجه رو . گوشی رو قطع کرد . یادم افتاد که باید ۵۰ درصد کارمزد رو هم بدم به مهندس ، پس خرج ماهم نمیشه فقط نصف ماه میشه . بازم گفتم خدا رو شکر همین هم خوبه . معاون صدام کرد گفت خوب مبارکه . گفتم چی ؟ گفت نرخ گرفتی دیگه . یک لحظه احساس کردم که برای اینکه نرخ گرفتم باید سور بدم . گفتم بابا دیگه نرخ که تبریک نداره . نگاهم کرد . از نگاهش دو چیز دست گیرم شد اول اینکه فکر میکنی ، امروز شانس آوردی دوم امیدوارم که شانس باهات یار باشه . 

خوشحال و خندون از شعبه زدم بیرون . وزرا رو پیاده اومدم پایین وسطای خیابون بودم که مهندس حسن زاده پیام داد بازش کردم نوشته بود (( بابا دمت گرم !!)) گفتم ((لطف دارید ????)) دوباره پیام داد (( این چیه فرستادی؟؟ آقای کارشناس بیمه اینکه بیمه آتش سوزی ))  یک لحظه قلبم ایستاد سریع رفتم سراغ ایمیلم فایل رو باز نکرده برای مهندس حسن زاده فرستادم . حالا گوشیم هم هنگ کرده بود خلاصه فایل رو باز کردم دیدم بابا من دنبال بیمه مسئولیت به تبع آتش سوزی بودم شعبه بهم نرخ بیمه آتش سوزی داده . دیدم بهتر هیچی جواب ندم ، دستم رو کردم تو جیبم رفتم سمت خیابون عباس آباد . دیگه ناامید شده بودم گفتم ولش کن این قسمت من نیست . اما انقدر لجم گرفته بود که یک نیرویی پشت یقه پیرهنم رو گرفت برگردوند به سمت شعبه . رفتم شعبه با عصبانیت رفتم سراغ کارشناس بنده خدا دید چقدر عصبانی هستم تلفن دستش بود خشکش زد . بلند گفتم اشتباه نرخ دادید که !!! گفت نه چه اشتباهی گفتم من نرخ مسئولیت آتش سوزی خواستم شما نرخ آتش سوزی دادید. گفت نه شما فرم آتش سوزی فرستادید منم نرخ آتش سوزی دادم . گفتم من به فرمش چیکار دارم من بالای فرم نوشتم مسئولیت آتش سوزی . گفت خوب من که بالای فرم رو نخوندم من طبق فرم آتش سوزی به شما نرخ دادم . همون موقع یک فرم دیگه چاپ گرفت داد بهم گفت این فرم برای مسئولیت به تبع آتش سوزی ، باید این رو می فرستادی ، ضمنا برای من نباید بفرستی باید بفرستی برای همکار مسئولیت . گفتم مگه مسئولیت آتش سوزی با آتش سوزی فرق داره ؟ با نگاهی که کرد فهمیدم فرق داره . برگشتم پایین . فرم پیشنهاد هم تو دستم بود لولش کردم و دوباره راهم رو کشیدم سمت خیابون بهشتی . تو راه که داشتم میرفتم نگاهم به پشت فرم که رو چک پرینت بود افتاد  فیش حقوقی یکی از کارشناسای شعبه بود . چشمام چهار تا شد کل حقوق و بن و مسکن و کارانه و پاداش و اضافه کار و تفاوت شغل و حسن رفتار و بدی آب و هوا و خشکی صدا و سنگینی گناه و سه چهار تا چیز دیگه جمعا شده بود ۲۷۰۰ . کسوراتم داشت که از مالیات و بیمه و هرچی اداره دولتی بود ازش یک مقداری کسر شده بود ، بنده خدا خلاصه دریافتیش شده بود ۲۱۰۰ . با خودم گفتم این بنده خدا با این همه نماینده و بیمه گذار باید سر و کله بزنه آخر برج ۲۱۰۰ بگیر خوب برا همینه پیگیری نمیکنه .


بیمه گر

 

شرایط اقتصادی سخت و بیمه عمر


می دانیم که شرایط اقتصادی الان خیلی سخت شده. مردم برای مایحتاج روزمره خودشان هم در حال حاضر دچار مشکل هستند چرا که هر روز با افزایش تورم، قدرت مردم کاهش می یابد. این کاهش قدرت باعث می شود که خیلی ها به فکر فقط اقلام ضروری باشند و از خیلی از کارهایی که قبلاً انجام می دهند دست بکشند. دیگر کمتر تفریح کنند یا کالاهای لوکس اری کنند.

به اشتباه در میان جامعه ما اینطور جا افتاده که اول باید هزینه کنی و بعد از اینکه هزینه ها تمام شد، باقیمانده پول خودت را پس انداز می کنی. این مورد صد در صد اشتباه است، چرا که اولاً با توجه به زرق و برق کالاهای امروزی، هزینه کرد تمامی ندارد و هیچ وقت از کردن غافل نخواهید شد. ثانیاً بسیاری از صاحب نظران معتقدند که پس انداز حتی از اقلام ضروری هم واجب تر است. بنابراین اول باید سهم پولی را که باید پس انداز کنی، جدا می کنی و بعد به فکر کردن حتی اقلام ضروری می افتی. با این کار میشه امیدوار بود که حتی در شرایط تورمی، بتوانی قدرت خود را در آینده حفظ کنی.

ضمن اینکه خیلی از هایی که در آینده میخواهیم انجام دهیم و های بزرگی هستند، نیاز به پس انداز از همین حالا دارند. به طور مثال برای خودرو یا خانه، یا جهیزیه یا برگزاری مراسم ازدواج برای فرزند، یا پرداخت هزینه تحصیل فرزندتان در خارج از کشور نیاز دارید که از همین الان پس انداز کنید.

خوب حالا یکی از راههای خیلی خوب برای پس انداز کردن، بیمه عمر هست. چرا بیمه عمر نخریم؟

بیمه عمر باعث می شود که بسیاری از نگرانی های ما در آینده که واقعاً برای ما مسئله ساز خواهد بود را از همین الان و با قطره قطره جمع کردن پس اندازهایمان پوشش دهیم.

داشتن بیمه عمر باعث می شود که حتی نگران اتفاقات و بیماری های زندگی هم نباشیم. از کنار بیمه عمر نباید ساده بگذریم. داشتن بیمه عمر باعث می شود که نگران آینده خانوده خود نباشیم.

اما باز هم برخی از افراد تردید دارند. اشکالی ندار، باز هم تردید داشته باشید. اما میخواهم نکته ای را به شما یادآوری کنم. هر چقدر این تردید شما طولانی تر باشد، زمان را از دست می دهید. به طور مثال کافی است که به اولین باری که یک نفر بیمه عمر و تشکیل سرمایه یا بیمه عمر و پس انداز را به شما معرفی کرد فکر کنید. از آن زمان چقدر گذشته؟ شما برای عدم تصمیم گیری در مورد بیمه عمر چقدر زمان را از دست دادید؟ آیا می دانید که بیشترین آیتم تأثیرگذار در بیمه عمر بعد از میزان پرداختی، مدت زمانی است که از بیمه عمر شما گذشته است! بله درست متوجه شدید. با توجه به اینکه اندوخته های بیمه عمر به صورت تصاعدی اضافه می شود، شما هر چقدر که زودتر اقدام به بیمه عمر کرده باشید، سود بیشتر و بزرگتری را نصیب خود کرده اید. و ضمن اینکه با توجه به غربالگری که شرکت های بیمه در زمان صدور بیمه های عمر انجام می دهند، این امکان وجود دارد که در آینده با توجه به بروز مشکل یا بیماری، امکان بیمه عمر را نداشته باشید.

با توجه به اینکه گرفتن مشاوره بیمه عمر رایگان است به شما پیشنهاد می کنم همین امروز در مورد بیمه عمر تحقیق کنید و اگر هنوز تصمیم نگرفته اید، تصمیم خودتان را قطعی کنید. شاید فردا دیر شده باشد.

 

 

 


بیمه گر

 

با خودم گفتم که الان میرم بالا پیش رییس شعبه ازش میخوام سریع بهم نرخ اعلام بشه و با خواسته بیمه گذار هم که پوشش اضافی خواسته بود موافقت کنه . تو این فکرا بودم که در آسانسور باز شد دو تا از همکارای نماینده از آسانسور با صدای خنده خارج شدند ، رو در رو شدیم یکیشون برادر یکی از کارمندای شرکت بود یکی دیگه هم از نماینده هایی بود که با هم شروع به کار کرده بودیم . سلام کردم جواب دادن . گفتم رییس شعبه هست گفتن نه بابا رییس شعبه و معاون شعبه رفتن جلسه .دیدن حالم خیلی بد شده گفتن چی شده ؟ گفتم نرخ میخوام با یک شرایط خاص کارشناسم کار رو قبول نمیکنه در حالیکه شرکتای دیگه این پوشش رو دادن تو پیش نویس به بیمه گذار . گفتن بابا بیخود وقت خودت رو تلف نکن بهت نرخ نمیدن . گفتم چرا آخه ؟ پس من چجوری خرج زندگیم رو بدم . هر چی کار آوردم به یک دلیلی رد شد . دو تایی به هم نگاه کردن یک لبخندی زدن که مثل اینکه حالیت نیست داستان از چه قرار . دیگه نفهمیدم که خداحافظی کردم یا نه . با آسانسور آمدم بالا وارد که شدم مثل همیشه با صدای بلند سلام کردم اما انگار که وارد موزه مادام تزو لندن شدم همه آدمها مثل مجسمه من رو نگاه میکردن بعضی ها هم انگار که اصلا من رو به این بزرگی ندیدن . کارشناسی که با من کار میکرد تو شعبه از دور سرش رو ت داد از فرط خوشحالی که خوب خدا رو شکر یکی اینجا پیدا شد که من رو بشناسه ، تا سرم رو اومدم ت بدم دیدم که نه بابا سیم هدست تلفنش گیر کرده به کلیپس موهاش داره سرش رو میچرخونه سیم رو در بیاره . یک لحظه یاد روز رفتن به مدرسه و کلاس اول دبستانم افتادم که کلی پدر و مادرها اومده بودن اما بچه ها بیشترشون گریه میکردن ، درست مثل همین فضا بود آدمها زیاد بودن اما انگار غریبه بودن با هم . با خودم گفتم حالا یک روز که منم کارهام زیاد بشه دیگه تحویلتون نمی گیرم . رفتم سمت اتاق رییس شعبه ، به مسئول دفتر گفتم ببخشید رییس نیستن ، برگشت به سمت من گفت خیر تشریف ندارن ، امرتون چی هست ؟ گفتم معاون چی ؟ گفت با هم رفتن جلسه . امرتون ؟ گفتم من نرخ خواسته بودم با یک پوشش برای بیمه گذار شرکتی که بهم ندادن خواستم باهاشون صحبت کنم . گفت خوب حالا که نیستن . کارشناستون کیه ؟ برید با ایشون صحبت کنید . گفتم خوب ایشون قبول نمی کنن که آمدم خدمت رییس . گفت خوب هفته بعد بیایید . یک لحظه  رگهای مغزم مسدود شد دوباره باز شد . گفتم هفته بعد ؟ گفت بله رییس میرن ماموریت معاون هم دو روز مرخصی هستن ، پنج شنبه هم آفن انشاله شنبه . گفتم خوب اینجوری که کار از دستم میره . نگاهم کرد . انگار این جمله برایش دو مفهوم همزمان داشت یکی تکراری بود ، دومی درکش برایش سخت بود و غیر مهم .

مثل فیلم هندی با هم چشم تو چشم موندیم . به خودم جنبیدم دیدم پاشد رفت . فهمیدم که اشتباه نکرده بودم واقعا درکی از اینکه کار از دستم میپره نداره . همینجوری  تو حال خودم بودم که صدای رییس و معاون از پشت سرم شنیده شد . وای خدای من چه اتفاق خوبی . برگشتم سلام کردم هر دو تا خوب و محکم جواب دادن بعد هم گفتن چرا کار نمیکنی ؟ از هدف عقبیم باید برسیم . منم دیدم وقت خوبیه گفتم به خدا یک کار خوب دارم فقط یک پوشش میخواد که کارشناس میگه نمیشه ، باید تا ۱۲ پیش نویس رو برسونم دستشون . رییس گفت بیا ببینم چی میخواد ؟ رفتیم داخل اتاق نشستم . توضیح دادم رییس گفت خوب پوشش رو ما اختیاراتش رو نداریم باید از مدیر منطقه بگیریم . گفتم خوب من ۱۰ روز دارم از کارشناس میخوام چرا نفرستاده برای منطقه . گفت صبر کن بگم کارشناس بیاد . کارشناس رو صدا کرد بعد از چند دقیقه کارشناس آمد . گفت درخواست ایشان رو نفرستادی منطقه نرخ بگیری ؟ گفت چرا فرستادم اما جوابی ندادن . گفتم خوب دوباره پیگیری می کردید . گفت خوب من اینجا که بیکار ننشستم فقط کار شما رو انجام بدم . یک لحظه کلماتی که گفت رو با خودم مرور کردم بیکار ، ننشستم ، پیگیری ، کار شما ، چه جالب بود کار من ؟!! مفهوم حرفش این بود کار تو کار تو هست به من چه ربطی داره که پیگیر کار تو باشم . ضمنا تو چرا پیگیری نکردی . از عالم خودم اومدم بیرون ، گفتم نه منم منظورم این نبود که شما بیکارید گفتم ایکاش پیگیر می شدید . رییس شعبه عراق بیمه سامان گفت حالا اشکال نداره . برو الان پیگیری تلفنی کن ببین جواب میدن ؟ رییس گفت خوب برو بهت خبر میدیم . گفتم کجا برم باید تا نیم ساعت دیگه باید عکس پیش نویس رو با تلگرام بفرستم برای رابطم تو شرکت . گفت خوب باشه پس بشین تا جواب بگیره بهت نرخ بدن . منم میرم کاری بود زنگ بزن به من . گفتم مرسی برای دستور مساعد . داشت از در میرفت بیرون به معاون گفت هوای این رو داشته باش زحمتکش و پرتلاش . خوشحال شدم که رییس حواسش بود و کمک کرد . کارشناس تلفنش قطع شد لبخندی زد گفت پوشش رو تایید دادن بیا نرخ رو بهت اعلام کنم . گفتم پیش نویس برام پی دی اف شده میفرستی به ایمیلم لطفا ؟ گفت باشه . صدای ارسال ایمیل رو گوشیم بهم انرژی دوباره داد .خدا رو شکر کردم با خودم گفتم ایول انشاله انجام بشه خرج این ماه خونم جور میشه . فایل رو دانلود کردم فرستادم برای مهندس حسن زاده . بعد بهش زنگ زدم ساعت ۵ دقیقه به ۱۲ بود . گوشی رو برداشت گفت کجایی !! پس نرخ چی شد ؟ گفتم به خدا همین الان دستم رسید مهندس جان . برات فرستادم جبران می کنم . دیگه این شما و این نرخ . خدا از بزرگی کمت نکنه . گفت باشه توکل به خدا . برم پرینت بگیرم بهت خبر میدم نتیجه رو . گوشی رو قطع کرد . یادم افتاد که باید ۵۰ درصد کارمزد رو هم بدم به مهندس ، پس خرج ماهم نمیشه فقط نصف ماه میشه . بازم گفتم خدا رو شکر همین هم خوبه . معاون صدام کرد گفت خوب مبارکه . گفتم چی ؟ گفت نرخ گرفتی دیگه . یک لحظه احساس کردم که برای اینکه نرخ گرفتم باید سور بدم . گفتم بابا دیگه نرخ که تبریک نداره . نگاهم کرد . از نگاهش دو چیز دست گیرم شد اول اینکه فکر میکنی ، امروز شانس آوردی دوم امیدوارم که شانس باهات یار باشه . 

خوشحال و خندون از شعبه زدم بیرون . وزرا رو پیاده اومدم پایین وسطای خیابون بودم که مهندس حسن زاده پیام داد بازش کردم نوشته بود (( بابا دمت گرم !!)) گفتم ((لطف دارید ????)) دوباره پیام داد (( این چیه فرستادی؟؟ آقای کارشناس بیمه اینکه بیمه آتش سوزی ))  یک لحظه قلبم ایستاد سریع رفتم سراغ ایمیلم فایل رو باز نکرده برای مهندس حسن زاده فرستادم . حالا گوشیم هم هنگ کرده بود خلاصه فایل رو باز کردم دیدم بابا من دنبال بیمه مسئولیت به تبع آتش سوزی بودم شعبه بهم نرخ بیمه آتش سوزی داده . دیدم بهتر هیچی جواب ندم ، دستم رو کردم تو جیبم رفتم سمت خیابون عباس آباد . دیگه ناامید شده بودم گفتم ولش کن این قسمت من نیست . اما انقدر لجم گرفته بود که یک نیرویی پشت یقه پیرهنم رو گرفت برگردوند به سمت شعبه . رفتم شعبه با عصبانیت رفتم سراغ کارشناس بنده خدا دید چقدر عصبانی هستم تلفن دستش بود خشکش زد . بلند گفتم اشتباه نرخ دادید که !!! گفت نه چه اشتباهی گفتم من نرخ مسئولیت آتش سوزی خواستم شما نرخ آتش سوزی دادید. گفت نه شما فرم آتش سوزی فرستادید منم نرخ آتش سوزی دادم . گفتم من به فرمش چیکار دارم من بالای فرم نوشتم مسئولیت آتش سوزی . گفت خوب من که بالای فرم رو نخوندم من طبق فرم آتش سوزی به شما نرخ دادم . همون موقع یک فرم دیگه چاپ گرفت داد بهم گفت این فرم برای مسئولیت به تبع آتش سوزی ، باید این رو می فرستادی ، ضمنا برای من نباید بفرستی باید بفرستی برای همکار مسئولیت . گفتم مگه مسئولیت آتش سوزی با آتش سوزی فرق داره ؟ با نگاهی که کرد فهمیدم فرق داره . برگشتم پایین . فرم پیشنهاد هم تو دستم بود لولش کردم و دوباره راهم رو کشیدم سمت خیابون بهشتی . تو راه که داشتم میرفتم نگاهم به پشت فرم که رو چک پرینت بود افتاد  فیش حقوقی یکی از کارشناسای شعبه بود . چشمام چهار تا شد کل حقوق و بن و مسکن و کارانه و پاداش و اضافه کار و تفاوت شغل و حسن رفتار و بدی آب و هوا و خشکی صدا و سنگینی گناه و سه چهار تا چیز دیگه جمعا شده بود ۲۷۰۰ . کسوراتم داشت که از مالیات و بیمه و هرچی اداره دولتی بود ازش یک مقداری کسر شده بود ، بنده خدا خلاصه دریافتیش شده بود ۲۱۰۰ . با خودم گفتم این بنده خدا با این همه نماینده و بیمه گذار باید سر و کله بزنه آخر برج ۲۱۰۰ بگیر خوب برا همینه پیگیری نمیکنه .


بیمه گر

راهکار هایی که برای تقویت بنیان اقتصادی خانواده ارائه می شود در همه زمینه ها وجود دارد به این نوع راهکارها که اقتصاد خانواده را نشان رفته اند بسیار می بایست توجه شود.

گفتار نخست در این رابطه مربوط به موضوعات مربوط به مدیریت خطرات از پیش تعیین نشده است که امکان دارد بتوانند در روند مالی زندگی تأثیرگذار باشند. این خطرات، با استفاده از پوشش های بیمه عمر و تشکیل سرمایه سامان پیش بینی می شوند. به این صورت که با بخش سرمایه گذاری که در آن وجود دارد پدر خانواده می تواند بداند که اگر خدای نکرده اتفاقی برای خودش یا برای همسر و فرزندش بیافتد این شرکت بیمه سامان است که می تواند روی آن حساب کند که این کار را برایش انجام دهد که آینده مالی ایشان را تضمین کند.

در همین زمینه بانک سامان هم کارهای جالبی انجام داده است و حساب های بانکی فوق العاده خوبی پیشنهاد می دهد که واقعاً در بین بانک های موجود در ایران خود را سرآمد کرده است. همین تمایز در خدمات بانک سامان است که به آدم ها حس دوست داشته شدن می دهد و البته بانک ها همگی زیرمجموعه بانک مرکزی جمهوری اسلامی فعالیت می کنند که باید بدانیم که بانک هایی که توسط این نهاد تأیید شده اند بهتر از سایر بانک ها و موسسات مالی و اعتباری از اطمینان خاطر برخوردارند و به همین منظور به شرکت های زیرمجموعه خودشان کمک می کنند که سرپا باشند و بتوانند از رقبا پیشی بگیرند. از کنار این راهکار ها به راحتی نمی توان گذشت.

خلاصه مطلب اینکه خطرات بسیاری برای خانواده ها وجود دارد که در کنار همه اینها باید بدانیم که این خطرات را چه شرکتی تحت پوشش قرار می دهد و از آن مهم تر اینکه چطور می توانیم با آن شرکت ارتباط درست برقرار کنیم. این برقراری ارتباط باید به سهولت انجام گیرد. چرا که خیلی از راههای ارتباطی که اکنون خدمات دهنده ها به ما ارائه می دهند اصلا مناسب نیستند و کارهای ما را عقب می اندازند. من پیشنهاد می کنم که پاسخگوی شبانه روزی بیمه را برای خدمات انتخاب کنید.

همچنین از شما به خاطر اینکه به خدمات ارائه شده در بیمه عمر سامان رضایت دارید سپاسگزارم. همین که شما مشتریان از خدمات ما رضایت داشته باشید به ما آرامش می دهد و کمک می کند که ما هم کسب و کار خودمان را با اطمینان و انگیزه و اراده ای وصف ناپذیر پیش ببریم. البته ما هم همیشه سعی می کنیم با خدمات بهتر و رویکردی در جهت مشتری مداری به شما خدمت کنیم. در صورتی که از ما راضی هستید، با دنبال کردن مطالب ما در این وبلاگ و ارائه نظرات ارزشمند خودتان کمک کنید که ما هم بدانیم که در ذهن شما در مورد خدمات گروه مالی سامان چه می گذرد.

در انتهای مطلب از شما تشکر می کنم که با حوصله به خواندن مقالات ما مشغول هستید.


بیمه گر

 

کووید طولانی یا کرونای بلند مدت 


کرونی بلند مت در مورد افرادی گفته می شود که پس از بهبود در دورۀ کرونا، همچنان عوارض و علائم بلند مدت بیماری را همراه خود دارند . این علائم در این افراد بسیار طولانی تر از دیگر بیماران بوده است  و امکان دارد ماه ها پس از بهبودی هم در آن ها دیده شود.

بر اساس تحقیقات کالج سلطنتی لندن، حدود 10 درصد مبتلایان به کرونا ، پس از بهبود همچنان علائم کرونا را دارند .

دانشمندان از وجود این علائم ،در بیماران کرونایی اطلاعاتی داده است . دانشگاه تگزاس آمریکا گفته است، برخی از بیماران هفته ها پس از بهبود ، همچنان بعضی از علائم بیماری را با خود همراه دارند  و این موضوع را علائم پسا کرونایی نامیده اند .

 یکی از دانشمندان دانشگاه تگزاس آمریکا می گوید: 

حدود یک سوم از افراد که کرونایشان مثبت شده و بعد از هفته ها که بهبودی، هنوز سلامت خود را به دست نیاورده اند تا به زندگی قبل از بیماری برگردند.

پسا کرونا هیچ ربطی به میزان شدن بیماری افراد ندارد . حتی در بعضی از جوانان  که آسیب پذیری کمتری نسبت به کهنسالان دارند ،هم دیده شده است.

از هر 5 نفر ، یک نفر دچار علائم کووید طولانی شده است .

از رایج ترین علائم آن ها ، تنگی نفس ، سر درد، مشکلات مربوط به حافظه ، خستگی دائمی ،  از دست دادن حس بویایی  و چشایی می باشد . دانشمندان انگلیسی هم تحقیقاتی انجام داده اند. تحقیقات آن ها نشان داده است که بعضی از بیماران بعد از 8 ماه هنوز بعضی ازعلائم ابتلا به کرونا را دارند.

علائم کرونای طولانی شامل دو جنبه جسمانی و عصبی است که پس از ماه ها بهبود ، همچنان در فرد دیده می شود.

شواهد موجود نشان می دهد که افرادی که از اضافه وزن بالا رنج می برند و یا کسانی که دارای بیماری زمینه ای مانند آسم هستند امکان دارد دچار کووید بلند مدت شوند.

دانشمندان آمریکایی ، تحقیقاتی دربارۀ ن باردار به ویروس کرونا انجام داده اند و نتایج این تحقیقات به این صورت است که ن باردار پس از ابتلا به ویروس کرونا و بهبود امکان دارد چندین ماه علائم بیماری را در خود داشته باشند.

 حدوداً نیمی ازن باردارپس از 3 هفته از بهبودی خود، سرفه های مداوم، گلو درد و درد بدن دارند. حتی حدود یک چهارم این ن پس از 8 هفته همچنان علائم را همراه خود دارند و حتی در بعضی از ن حس بویایی و چشایی خود را از دست می دهند و این اتفاقات می تواند تأثیرات زیادی بر سلامت جسمانی و روحی مادر به همراه داشته باشد. اما در این میان، برخی از این ن باردار علائم خفیف داشتند و اصلاً نیاز به بستری شدن در بیمارستان نداشتند  و در هر صورت ابتلا به کرونا برای ن باردار تا حدی خطرناک می باشد .  

لطفاً پروتکل های بهداشتی را در تمام شرایط رعایت فرائید. و البته باید بدانید که اهمیت تشخیص و شروع به موقع درمان کرونا در جلوگیری از طولانی شدن بیماری هم موثر است. بنابراین باید به محض اطلاع از ارتباط نزدیک با فرد مبتلا یا اینکه داشتن علائم حتماً نسبت به قرنطینه خود اقدام نموده و همچنین بلافاصله تست کرونا بدهید.


بیمه گر

 

زیگورات چغازنبیل

اگر علاقمند به سفرهای تاریخی به دنیای باستان دارید، با ما همراه باشید . می خواهیم به یکی از شهرهای باستانی سفر کنیم  و به یک بنا در عصر ایلامی ها بوده و نامش چغازنبیل می باشد  ،و اولین اثر ایرانی است که در فهرست یونسکو به ثبت رسیده است .

چغازنبیل شهری است که از دورۀ ایلامی ها بر جای مانده است و 100 هکتار وسعت دارد .

معبد چغازنبیل یا زیگورات چغازنبیل از جذاب ترین و مهم ترین مکان های باقیمانده از این شهر است . این شهر به دست یکی از قوی ترین پادشاهان ایلامی ساخته شد و در سال640 پیش از میلاد توسط پادشاه آشوری ، در جنگ با هومبان هالتاش نیز ویران شده است .

این اثر در سال 1348 به عنوان اثر ملی شناخته شد .

علت نام گذاری چغازنبیل

زمانی که این معبد کشف شد و قبل از تحقیقات بر روی آن ، شبیه یک سبد برگشته بود و به همین علت آن را چغازنبیل نامیدند. چغا در زبان لری به معنی تپه و زنبیل به معی سبد است . اما بر اساس آنچه در کتیبه ها نوشته شده ، زبان ایلامی نامش ال اونتاش و به زبان اکدی دور اونتاش می باشد.  .

در این کتیبه نوشته شده است که این شهر توسط اونتاش ناپیریشاه که از قوی ترین پادشاهان  بود ، ساخته شده است و به همین دلیل به آن ال اونتاش یا قلعه اونتاش گفته می شود.

در شهر ایلام امپراطوری حکومت می کرد که نامش اونتاش گال بود. این پادشاه دستور ساخت یک معبد مذهبی و سلطنتی به نام او دوراونتاش را در کنار رودخانه  دز و شهر شوش داد .در این شهر و معبد دو خدا به نام ناپیریشاه و شوشینک ساخته شده است . شوشینک به معنی حامی شهر شوش و ناپیریشاه به معنی خدای شهر است . و این شهر در آئین های مختلف از مردم پذیرایی می کرد ،البته که عده ای هم در آن ست داشتند . این معبد هفت دروازه دارد که بین هر دوحصار ، کاخ و معابد ، بنا و سازه هایی وجود دارد.

و حال زیگورات جغازنبیل از بلندترین بنای در این شهر است . که به شکل 4 گوش در 5 طبقه ساخته شده و دارای ابعاد 150 در 150 می باشد و به شکل هرم به سمت بالا ساخته شده است و بالاترین هرم آن 52 متر است .

جنس این بنا خشتی می باشد که با آجر پوشانده شده است . در معبد زیگورات ناودان هایی هم وجود دارد تا درصورت بارش باران به آن آسیبی نزند. دور تا دور این معبد یعنی حیاط آن با آجر و خرده سفال سنگ فرش شده است .

زیگورات نوعی معماری مذهبی و دینی در باستان قدیم بوده است، که به شکل قیفی و برج مانند می باشد و به شکل طبقه طبقه است .

بر روی آجرهای این معبد نوشته و کتیبه هایی وجود دارد که به معرفی این بنا پرداخته است . حدود 6500 عدد از این آجرها خوانده شده است . در تمام این آجرها اسم اونتاش گال نوشته شده است و به معنای این است که این معبد دست این پادشاه ساخته شده است .

از دیگر زیبایی های این معبد راه آبی و خروج آب است . این آب ها از طریق کانال هایی در حوض های کوچکی که در درون شهر بود جمع می شود و مردم از این آب استفاده می کردند. اما بر اساس تحقیقاتی که صورت گرفت این حوض ها برای خارج کردن آب ها از سطح شهر بوده و آب هایی که بر اثر بارندگی جمع می شد را از این طریق به بیرون خارج می کرده است .

محل چغازنبیل

این معبد در خوزستان می باشد در یکی از جاده های شوش و در 45 کیلومتری شوش بوده و در 35  کیلومتری غرب شهر شوشتر نزدیک هفت تپه می باشد.

در چغازنبیل اقامتگاه هایی هم وجود دارد که قیمت مناسبی برای گردشگران و تاریخ دوستان است.

 تاریخ دوستان و گردشگران عزیز ، در سفرهای گردشکری امکان هر اتفاق ناگهانی ممکن است و شما با داشتن بیمه حوادث انفرادی برای فعالیت های پرخطر می توانید خود را در برابر هر گونه حادثه حفاظت کنید و نگران هزینه های آن نباشید . بیمه حوادث انفرادی سامان پشتیبان شما درهر جایی از ایران می باشد .

 


بیمه گر

از وقتی که آمریکا اعلام کرده که از برجام خارج می شود، تمام تلاش خود را کرد که بتواند با تحریم های بیشتر ایرانی ها را تحت فشار شدید قرار دهد. اما ما ایرانی ها همیشه راههای بسیاری را برای دور زدن تحریم استفاده کرده ایم و همیشه هم توانسته ایم با استفاده از این ترفند ها کار خودمان را انجام دهیم. 

اما مسئله این است که نباید از برخی از معایبی که این تحریم ها دارند و هزینه هایی که به ایران تحمیل می کنند، غافل شد.

یکی از این معایب، بی اعتبار شدن ایرانی ها در مجامع بین المللی است. جایی که ما لازم داریم تا بتوانیم در بین اران و ندگان بین المللی برای خودمان اعتبار ایجاد کنیم، اما تحریم ها باعث می شود که آن ها یک ترس از تجارت با ما به دست آورند. 

همچنین مجبور هستیم تا برای نقل و انتقال پول، آن را چند بار دست به دست کنیم، تا در نهایت بتوانیم به دست طرف مقابل برسانیم. همین مسئله باعث از دست رفتن مقداری از پول به دلیل جابجایی های متعدد است.

یکی دیگر از ریسک ها این است که وقتی کالاها را از ندگان رسمی دریافت نمی کنید، در بازارهای غیر رسمی قاعدتاً مجبور هستید تا کالاها را به قیمتی بالاتر اری کنید.

وقتی تحریم هستیم، کشورهای مختلف در تجارت با ما امتیازاتی را طلب می کنند، که هم عزت ما را زیر سوال می برد، و هم معامله را از حالت برنده برنده، به حالت برنده بازنده تغییر می دهد.

برای حمایت از بازرگانی بین المللی، فقط تنها نکته خوب این است که در ایران می توانید، کالاهای خود را تحت پوشش شرکت های بیمه داخلی قرار دهید. اما اگر کالا زیاد باشد، و نیاز باشد که مثلاً یک کشتی کامل تحت پوشش قرار گیرد، متأسفانه شرکت های خارجی از تحت پوشش قرار دادن بار ما سر باز میزنند.

با تفاسیری که گفته شد، درست است که نباید در مقابل زیاده خواهی های آمریکا، کوتاه آمد. اما قرار هم نیست که تا ابد تحریم بمانیم. همین تحریم ماندن ها باعث منزوی شدن اقتصادی کشور ما می شود. بنابراین باید راهکارهایی را پیدا کرد که در نهایت عزت و احترامی که در جامعه بنی المللی داریم، بتوانیم اقتصاد پویایی داشته باشیم و آزادانه با دنیا تجارت هم بکنیم. امیدوارم روزی این امر محقق شود.


بیمه گر

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود آهنگ جدید رپ اطلاعات کاربردی روزمره مالی دانلود فیلم جوکر 2019 جهان کاکتوس ها بچه های ابتدایی